هرگز به کودکانتان نگویید پیشه آینده اش چه باشد همواره به او ادب و ستایش به دیگران را آموزش دهید چون با داشتن این ویژگیها همیشه او نگار مردم و شما در نیکبختی خواهید بود و اگر اینگونه نباشد هیچ پیشه ای نمی تواند به او و شما بزرگواری بخشد.ارد بزرگ
اولین درسی که والدین باید به فرزندان خود بیاموزند، صداقت است. شوپنهاور
هیچ گاه در برابر فرزند ، همسرتان را بازخواست نکنید . اُردبزرگ
تنها مادر و پدر خواست های فرزند را بی هیچ چشم داشتی بر آورده می سازند .ارد بزرگ
فرزند نانجیب ، آتش عمر پدر است . اُرد بزرگ
ای مهر مادری که مقدس ترین محبت ها هستی ، از وصف عظمت آسمانی تو زبان زمینی ما عاجز است .وباهاروف
مادر و پدر ، زندگیشان را با فروتنی به فرزند می بخشند . اردبزرگ
کسی که همسر و کودک خویش را رها می کند ، در پی خفت ابدیست . اُردبزرگ
اطفال بیشتر به دستور و سرمشق محتاجند تا انتقاد و عیب جویی . ژوبر
خوشبختی میان خانه ی شماست، بیهوده آن را در میان باغ دیگران می جویید. مارک اورل
قبل از ازدواج دربارۀ تربیت اطفال شش نظریه داشتم ، حالا شش فرزند دارم ولی دارای هیچ گونه نظریه ای نیستم .روچستر
مردم موفق امروز کودکان جسور دیروز بوده اند . دیسرائیلی
بررسی نحوه برخورد با دانش آموزان در مدارس
● راهبردهای تشویق و تنبیه:
چهار راهبرد اصلی برای تغییر رفتار از طریق تشویق و تنبیه وجود دارد که به شرح زیر پیش بینی شده است .
۱) تقویت مثبت:
به معنی تشویق یک فرد به خاطر انجام رفتار قابل قبول و پسندیده است. در حقیقت تقویت مثبت یعنی ارائه یک پاداش جالب توجه به یک فرد به دنبال انجام یک رفتار مطلوب تعریف می شود . اگر دانش آموزی به یک فرد نابینا در گذشتن از یک خیابان کمک کرده باشد و ما بلافاصله در سر صف از او ستایش به عمل آورده و یا جایزه ای از این بابت به او بدهیم رفتار او را به طور مثبت تقویت می کنیم و بدین وسیله احتمال تکرار این عمل را در او تقویت خواهیم کرد.
۲) تقویت منفی (یادگیری اجتنابی)
یادگیری اجتنابی یا تقویت منفی یعنی اجتناب از اعمال تنبیه نسبت به کسی که از انجام کار نامطلوبی دست برمی دارد. به عنوان مثال : دانش آموزی معمولا تکالیف خود را خوب انجام نمی داده است و هر روز مورد توبیخ قرار می گرفته و از نمره اش کم می شده است . امروز دانش آموز تکلیفش را انجام داده است در مقابل انجام وظیفه معلم برخلاف روزهای دیگر او را سرزنش نمی کند و نمره اش را کاهش نمی دهد این اجتناب از اعمال تنبیه، تقویت منفی نام دارد.
۳) خاموشی:
اگر رفتاری را که با تقویت مثبت افزایش یافته برای مدتی تقویت نکنیم به تدریج از نیرومندی آن کاسته می شود و سرانجام به کلی متوقف می گردد به این فرایند خاموشی رفتار گویند یا به تعبیری دیگر از خاموشی به عنوان کاهش یا از بین بردن رفتار نامطلوب به علت استفاده ن کردن از تقویت مثبت تعریف شده است.
گاهی اوقات یک دانش آموز برای آنکه مورد توجه قرار گیرد دست به اذیتها ، شیطنت ها و شیرین کاریهایی می زند که سبب اختلال در نظم کلاس و یا الگوبرداری غلط توسط دانش آموزان دیگر می شود. بعضی از معلمین یا مدیران از کار چنین دانش آموزی به شدت عصبانی می شوند و از روش تنبیه استفاده می کنند. در حالی که هدف دانش آموز همین کسب توجه از طریق کارهای نامطلوب بوده است. اما در مقابل عده ای از مدیران و معلمین مدبرانه برخورد می کنند و اصولا به موضوع اعتنایی نمی کنند در نتیجه مشاهده می شود که دانش آموز دست از این کار خود برمی دارد. در حقیقت این مدیران با استفاده از راهبرد خاموشی، رفتار فرد را در یک مورد ناخواسته تضعیف کرده اند.
۲) تنبیه :
هرگاه دانش آموزی رفتارهای نامطلوب از خود بروز دهد که سبب آسیب رساندن، ضرر رساندن و بی نظمی مدرسه شود ممکن است با رعایت همه جوانب امر او را مورد تنبیه قرار داد پس جزای ناموفق یا ناخوشایندی که در نتیجه رفتار نامطلوب فرد به کار گرفته می شود ، تنبیه نامیده می شود.
ادامه مطلب ...
همیشه برای والدین سؤال برانگیز بوده است که چرا برخی از دانش آموزان در یادگیری دروس موفق هستند و بهترین نمره ها را کسب می کنند.
خوب و موفق بودن دانش آموز نه تصادفی است و نه ربطی بین معلم و دانش آموز دارد. رمز موفقیت این دانش آموزان، پشتکارداشتن در امر یادگیری و رعایت کردن رفتارها و عادات سودبخشی است که به آنها کمک میکند تا در تحصیل هرچه بیشتر موفق شوند.
ادامه مطلب ...
همیشه برای والدین سؤال برانگیز بوده است که چرا برخی از دانش آموزان در یادگیری دروس موفق هستند و بهترین نمره ها را کسب می کنند.
خوب و موفق بودن دانش آموز نه تصادفی است و نه ربطی بین معلم و دانش آموز دارد. رمز موفقیت این دانش آموزان، پشتکارداشتن در امر یادگیری و رعایت کردن رفتارها و عادات سودبخشی است که به آنها کمک میکند تا در تحصیل هرچه بیشتر موفق شوند.
ادامه مطلب ...
پژوهشگران ایتالیایی دریافتند که قدرت شناختی و دقت بچه های دو زبانه ای که در خانواده هایی بزرگ می شوند که پدر و مادر به زبانهای مختلفی سخن می گویند بیش از بچه های تک زبانه است.
به گزارش خبرگزاری مهر، دانشمندان عصب زبانشناسی مدرسه عالی بین المللی مطالعات پیشرفته در تریسته کشف کردند که مغز کودکان دو زبانه فعالتر از کودکان عادی بوده و در نتیجه پدیده دوزبانه بودن یک امتیاز شناختی برای این کودکان محسوب می شود.
این دانشمندان که نتایج یافته های خود را در مجله ساینس منتشر کرده اند در این خصوص اظهار داشتند: "بزرگ شدن در یک خانواده دو زبانه موجب می شود که نه تنها فرایندهای بنیادی کلامی در کودک افزایش یابد بلکه موجب می شود دقت کودک نسبت به مسائل مختلف نیز افزایش یابد."
این دانشمندان با بررسی 6 کودک دو زبانه و 6 کودک تک زبانه 12 ماهه، عملکردهای اجرایی آنها را باهم مقایسه کردند.
در این آزمایش برای کودکان تحریکات صوتی به شکل کلمات مختلف با ساختارهای متفاوت تجویز شد. این کودکان باید می فهمیدند که در کدام طرف تصویر رایانه، شکل یک عروسک ناپدید می شود به طوری که همزمان با پخش بعضی کلمات، عروسک از طرف راست و با بعضی دیگر از واژه ها عروسک از طرف چپ تصویر خارج می شد. این آزمایش برای درک قدرت توجه و دقت کودکان انجام شد و نتایج آن نشان داد که واکنش بچه های دو زبانه صحیح تر و سریعتر از بچه های تک زبانه است.
این دانشمندان در این خصوص توضیح دادند: "قبل از حرف زدن، کودک دو زبانه از لحظه تولد برای تشخیص و تمایز زبان مادری از زبان پدری خود آماده می شود و بنابراین نسبت به یک کودک تک زبانه سازگاریها و انعطاف پذیری زبانی بیشتری دارند اما این بدان معنی نیست که بچه های دو زبانه باهوشترند اما مغز آنها کارآزموده تر از مغز بچه های تک زبانه است. مغز انسان انعطاف پذیری بسیار بالایی دارد و از این قابلیت برخوردار است که تحریکات زیادی را بپذیرد. از 7 تا 12 ماهگی مغز توسعه شناختی خود را آغاز می کند و یک کودک دو زبانه از همان ابتدا یاد می گیرد که مسائل پیچیده تری را حل کند و ساختارهای زبانی مختلفی را تشخیص دهد."