شخصیت فرزندان خود را به خاطر نمره ضعیف تخزیب نکنید


  دریافت کارنامه تحصیلی معمولا برای دانش‌آموزان و والدین آن‌ها با اضطراب و دلهره همراه است و این استرس در میان دانش‌آموزانی که به هردلیل امتحان خود را باموفقیت برگزار نکردند، بیشتر دیده می‌شود. بدون شک همه دانش‌آموزان در امتحانات نتایج دلخواه و مناسب را بدست نمی- آورند و علت این مساله نیز به عوامل مختلفی بستگی دارد. ویژگی‌های فردی دانش‌آموز، عوامل آموزشگاهی، خانوادگی و اجتماعی می‌تواند در نحوه نتیجه‌گیری دانش‌آموز موثر باشد اما برخی از والدین بدون توجه به این مسایل، نتایج ضعیف درسی فرزندان خود را بر نمی‌تابند و پس از اطلاع از نمرات ضعیف فرزند خود، به آن‌ها برچسب‌های ناروایی می‌زنند. زدن برچسب نه تنها هیچ کمکی برای پیشرفت تحصیلی دانش‌آموز نمی‌کند بلکه در اغلب موارد دانش‌آموز را از اشتیاق ادامه تحصیل و کسب موفقیت درسی هم باز می‌دارد. صدور کارنامه‌های دانش‌آموزان دوره‌ابتدایی و بعداز آن دوره راهنمایی چند روز دیگر آغاز می‌شود و باتوجه به سنین دانش‌آموزان یاد شده، نحوه برخورد با نتایج تحصیلی این گونه دانش‌آموزان ضروری به نظر می‌رسد. یک برخورد نامناسب می‌تواند همه تلاش‌های والدین، معلمان و مسوولان مدرسه را باناکامی روبه‌رو کند و به یقین این نتیجه مورد نظر هیچ یک از عوامل یاد شده نیست. کارشناسان تربیتی به خانواده‌ها توصیه می‌کنند که هنگام دریافت کارنامه دانش‌آموزان و اطلاع از نمرات ضعیف فرزندان خود، مواظب روح و روان آن‌ها باشند و از سخت‌گیری و بی‌احترامی نسبت به آن‌ها پرهیز کنند

* مواظب شخصیت فرزند خود باشید. به او برچسب‌هایی نظیر تنبل، کودن، بی عرضه و غیره نزنید بلکه با تاکید بر نقاط مثبتش در وی انگیزه فعالیت ایجاد کنید. 

* در هنگام دریافت کارنامه، بهتر است او را در موقعیت‌هایی قرار دهیم که فعالیت‌هایش توام با موفقیت و تجربه‌های شیرین باشد.

* همواره سعی کنید توانمندی‌های او را مد نظر قراردهید نه ضعف‌های او را.

 * به تفاوت‌های فردی فرزندتان توجه کنید، مبادا او را با دیگران مقایسه کنید بلکه تنها می‌توانید نمرات او را با یکدیگر مقایسه کنید.

* توقع و انتظار از فرزندتان در حد توانایی‌هایی او باشد.

 * وقتی نمرات فرزندتان ضعیف است تنها او را مقصر ندانید و این پرسش‌ها را از خود بپرسید که آیا الگوی تلاش و جدیت برای او بوده‌اید؟ آیا جریان تحصیل او را پیگیری کرده‌اید؟ آیا محیط خانه برای درس خواندن آماده بود؟ آیا دوستان او را می‌شناسید؟ و آیا ضعف جسمانی و بیماری نداشت؟

 * چنانچه نمره خوب یا نسبتا خوب در کارنامه وجود دارد به آن اشاره کنید. اگر همه نمرات درسطح پایین است باز می‌توانید از نمرات دیگر بالاتر اشاره کنید و سپس علت ضعیف بودن نمرات را از فرزند خود جویا شوید و به به فرزندتان بگویید چه کمکی از دست ما بر می‌آید.

* با یکدیگر همه راه‌های ممکن را بررسی کنید و به او اطمینان دهید که شما حامی او هستید، او را دوست دارید. * اگر بعداز بررسی علل، درصدد رفع ضعف خود است، تا آن‌جا که امکان دارد شرایط فعالیت را برای او آماده کنید و به فرزند خود قوت قلب دهید و متذکر شوید که هنوز دیر نشده‌است.

 * با نگاهدقیق به کارنامه نمرات درس‌های مختلف را با میانگین درس‌های کلاس مقایسه کنید و نمرات خوب و خوب‌تر را مورد توجه قرار دهید و برای تلاشی که در کسب آن‌ها صورت گرفته وی را تحسین کنید.

 * با کمک و تمایل فرزند خود،برنامه‌ای برای آمادگی و مرور درس‌های تجدیدی برای او تنظیم‌کنید تا دانش‌آموز از هم‌اکنون به فکر امتحانات مجدد (شهریور ماه) باشد.

 * عدم موفقیت دانش‌آموز در درس‌ها نباید سبب محرومیت اواز تفریح، مسافرت، گردش با دوستان و استراحت شود بلکه باید برای همه کارهای او برنامه‌ریزی کرد زیرا فرزند شما به همه آن‌ها نیاز دارد.

* فراموش نکنیم که دانش‌آموز ناموفق نیز مانند سایر دانش‌آموزان حدود ۹ ماه تلاش کرد و برای موفقیت در امتحانات و ورود به سال تحصیلی آینده، نیاز به گردش و تفریح و استراحت کافی دارد.

 * بامشاورمدرسه نیز مشورت کنید تا شمارا در پیداکردن بهترین راه‌حل و علت مشکل یاری کند

چرا دانش آموزان درس را فراموش می کنند؟


بسیاری از دانش آموزان از اینکه درس ها را فراموش می کنند گله مند هستند.

اما چرا آنها درسهایی را که ادعا می کنند یاد گرفته اند فراموش می کنند؟

آیا آنها قدرت و توانایی لازم را برای یادگیری ندارند؟

چگونه می شود آنها فراموشی خود را به حداقل برسانند؟

از آنجاینکه حافظه انسان درگیر یادگیری و به خاطر سپردن مطالب است. در واقع فراموشی هم به حافظه انسان مرتبط است، نخست کمی درمورد حافظه صحبت می کنیم سپس به نحوه مطاله درست که منجر به فراموشی نشود می پردازیم.

 یک برداشت عامیانه حافظه را مخزنی تصور می کندکه اطلاعات آنجا ریخته شده و نگهداری میشود و در مواقع لزوم اطلاعات استخراج شده و یادآوری می شود.

 از نظر علمی حافظه عنوانی است در مورد توانایی انسان در یادگیری، نگهداری، یاآوری و استفاده از آن اطلاعات و دانش در مواقع لزوم.

تقسیم بندی حافظه

بطور کلی انسان سه نوع حافظه دارد:

1- حافظه حسی: اطلاعات در این حافظه یک تا سه ثانیه دوام می آورد و گنجایش آن نسبتاً زیاد است و درصورتی که به ورودی این حافظه توجه و دقت صورت گیرد وارد حافظه کوتاه مدت میشود.

2- حافظه کوتاه مدت: اطلاعات دراین حافظه 15تا30ثانیه نگهداری می شود. گنجایش آن 5 تا 9 قطعه است و نوع اطلاعات آن شنیداری، رویدادی و معنایی است و دلیل عمده فراموشی دراین حافظه جانشین سازی یا محو شدن اثر است. درصورتی که اطلاعات موجود دراین حافظه تکرار یا رمزگردانی شود به حافظه ی بلند مدت انتقال پیدا می کند.

3- حافظه بلند مدت: اطلاعاتی که به این نوع حافظه انتقال پیدا می کند ماندگاری نامحدود دارد و گنجایش آن هم نامحدود است و اطلاعات ذخیره شده هم عمدتا ًمعنایی و قدری هم شنیداری و دیداری است.

 از آنجایکه تمام مطالبی که درک شده و ابعاد معنایی ان برای دانش آموز روشن شده در این حافظه قرار میگیرد لذا درک معنایی مطالب برای آنها بسیار مهم و بخاطر سپاری آنهم آسان است.

البته فراموشی در این حافظه هم به علل سرکوبی، تداخل و مشکلات بازیابی رخ می دهد، اما مقایسه میزان بازیابی آن با فراموشی قابل مقایسه نیست. بنابر این تلاش براین است که دانش آموزان با شیوه های مناسب اطلاعات را به حافظه بلندمدت بسپارند.

 دانش آ موزان چگونه درس بخوانند تا فراموشی آنها به حداقل برسد؟

حقیقت این است که بسیاری از دانش آموزان درست درس خواندن را نمی دانند. بسیاری از آنها کلی تلاش میکنند و زحمت می کشند اما زمان یادآوی مطالب دچار مشکل می شوند. در یک مطالعه خوب و سازگار با کشفیات علمی بهتر است موارد زیر را مد نظر داشته باشیم تا ضمن یادگیری صحیح، فراموشی را به حداقل برسانیم.

1- درک معنای مطالب: مطالبی که فهمیده و استنباط می شود بهتر در حافظه می ماند. لذا باید روی معنا و مقهوم مطالب تمرکز شده و تفکر صورت گیرد.

2- درک کل و جزء: دانش آموز هر مطلبی را که می خواند ممکن است جزئی از یک کل باشد. لذا مطالبی که زیر مجموعه یک عناوین کلی هستند بایدارتباط ذهنی داده شوند و دانش آمو بتواند بفهمد که مطالبی را که می خواند مربوط به کلیتی است که این بخش مربوط به آن است.

3- بازگویی مطالب برای خود: مطالبی که از حفظ برای خود بازگو می کنیم ماندگاری بیشتری پیدا می کند.

4- تمرین و تکرار: این شیوه ای است که مطالب حتی اگر برای شخصی بی معنی باشد از حافظه کوتاه مدت به حافظه بلند مدت انتقال پیدا می کند.تمرین و تکرار باید به تدریج و با فاصله های زمانی خاص صورت گیرد.

5- استراحت قبل از یادگیری و بعد از یادگیری: تحقیقات نشان داده است که بعد از یک استراحت و خواب آرام انسان مطالب را بهتر یاد می گیرد. همچنین اگر بعد از یادگیری مطلبی کمی استراحت کنیم یا به  خواب برویم یادگیری با دوامتر است.

6- یاد گیری تدریجی: تحقیقات نشان می دهد که یادگیری باید تدریجی و در زمانهای مختلف باشد. سعی در یادگیری مطالب زیاد در وقت کم منجر به فراموش می شود. برخی از دانش آموزان از اینکه سعی می کنند مطالب انباشته شده را بدون استراحت و در وقت کوتاه بخوانند جز فراموشی چیزی عایدشان نمی شود.

7- ایجاد تصویر ذهنی: از آنجایکه انسانها خالق تصاویر ذهنی هستند می توانند در دنیای ذهن خود برای مطالب آموخته شده تصاویر ذهنی خلق کنند که خود مبتکر آن هستند.

8- ارتباط اموخته ها به هم: انسان هرمطلبی را که می آموزد می تواند دردنیای آموخته های ذهنی خود مفاهیم و مطالب به آنها مرتبط سازد.

9- وجود نظم و آهنگ: اگر برخی از مطالب درسی را به صورت شعر و آهنگ موزون در بیاوریم یادگیری و ماندگاری آن هم آسان و هم طولانی می شود. انسان ذاتا گرایش به هارمونی و نظم و آهنگ دارد برای همین است که بچه ها خیلی زود مطالب را که درقالب شعر و آهنگ باشند یاد گرفته و به خاطر می سپارند.

10- البته تمام مطالبی گفته شد فرض بر این بود که انسان برای یادگیری انگیزه و علاقه کافی داشته باشند و گرنه بدون انگیزه و علاقه مطالب بالا هم جایگاه خود را از دست خواهند داد.

همچنین اضطراب و نگرانی و ترس اجازه نمی دهد که انسان به درستی مطالب را یاد بگیرد و در صورت یادگیری زود فراموش می شوند. بنابراین انگیزه و آرامش روحی و روانی مقدمه ای برای طی فرایندی یادگیری است.

 یک قدرت نهفته در دانش آموزان زرنگ

یک نکته مهم این که:

 برخی از دانش آموزان از راه تجربه و تکیه بر هوشمندی خود و به مرور زمان با موارد بالا برای یادگیری و یادسپاری و مقابله با فراموشی آشنا می شوند.

 شاید با اصطلاح فرا شناخت آشنا باشید؟ فراشناخت یعنی انسان می داند که باید چگونه بداند. برای همین برخی از دانش آموزان در وجود خود یک قدرت نهفته دارند و بتدریج با گذشت زمان به این مسئله پی می برند که چگونه و از چه راههایی باید برای یادگیری اقدام کنند. یعنی آنها به چگونه یادگیری خود متمرکز میشوند. فرق این دانش آموزان با دیگر دانش آموزان این است که به یک نوع خود آگاهی دست یافته اند که طی آن روش های یادگیری و یادآوری را ناخودآگاه می دانند. در حالی که همسالان آن، گویا آب در هاونگ می کوبند و از ناتوانایی خود شکوه می کنند.

مواد غذایی که حافظه را تقویت می کند

بدون شک داشتن حافظه قوی ضمن اینکه ارثی است شدیداً به نوع تغذیه مرتبط است. لذا استفاده از آنها حافظه انسان را برای جلوگیری از فراموشی تقویت می کند.   

استفاده بیشتر از مواد گلوکز مثل خرما، عسل و شیرینی های طبیعی، همچنین غذاهای حاوی کلسیم و فسفر مثل،  لبنیات، روغن ماهی و جگر و ... و یتامین ها مثل پرتقال، هویج، گوجه فرنگی و سبزیجات تازه و همچنین خوردن برخی از حبوبات خصوصا عدس توصیه  شده است .

تضعیف نقش پدران در تعلیم و تربیت

امروزه بسیاری از پدران به بهانه های مختلف، تحصیل و تربیت فرزندان خود را دنبال نمی کنند. برخی از آنها حتی نمی دانند که فرزندان آنها در کدام مدرسه درس می خواند. زمانی که مدارس برای اولیاء کلاس های توجیهی یا آموزش خانواده دایر می کند بیش از 80 درصد حاضرین مادران هستند. تضعیف نقش پدران در تعلیم و تربیت فرزندان انسان را متحیر می شود البته این هم عوامل مربوط به خود دارد که در جای خود قابل بررسی است. اما سپردن همه مسئوایت در خانواده به مادر اشتباه بزرگی است مادر بدون پدر چگونه می تواند این همه مسئولیت های گسترده را در خانواده بدوش بگیرد؟ و چگونه مادرها بدون کمک پدرها می توانند فرزندان خود را به خوبی تربیت کنند؟ 

متاسفانه بیشتر مادران جامعه ی ما سعی می کنند که نقاط ضعف فرزندان خود را از پدران مخفی نگه دارند برخی از پدران هم از این مسئله راضی به نظر می رسند چون فکر می کنند که این مسئله می تواند حربه ای باشد که مادران از آن برای رسوایی و تهدید فرزندان خود استفاده نمایند. حربه ای که به خیال آنها می تواند در تربیت و پیشرفت تحصیلی فرزندان کار ساز باشد. اما نمیدانند که همین امر موجب دور شدن هر چه بیشتر فرزند از پدر می شود. این بازی مادر و فرزند در نهایت فرزندان را قربانی خواهد کرد .

حقیقت این است که نقش پدران و مادران در تربیت فرزندان مکمل یکدیگرند. عشق و احساسات مادرانه و تعقل پدرانه است که می تواند فرزندان را سعادتمند گرداند.این مهم هم میسر نخواهد شد مگر اینکه پدر و مادر باهم هماهنگ باشند.

یک پدر خوب پدری است که زمانی را اختصاص به ارتباط با فرزندان خود بدهد و با آنها در زمینه های مختلف صحبت نماید و مسائل انضباطی و درسی آنها را به صورت منطقی و همراه با عطوفت و مهربانی دنبال نماید و با مدرسه ارتباط داشته باشد و همه مسئولیت ها را گردن مادر نیاندازد.

تلویزیون برای رشد تحصیلی مضر است


به گزارش سایت همشهری آنلاین، محققان هشدار داده‌اند که خردسالان هرچه بیشتر تلویزیون تماشا کنند، در آینده احتمال اینکه عملکرد موفقی در مدرسه نداشته باشند و در سن 10سالگی از نظر سلامتی دچار وضعیت نامساعدی شوند افزایش می‌یابد.

به گزارش بی‌بی‌سی، تحقیقات روی هزار و 300 کودک که توسط دانشگاه‌های میشیگان و مونترال در آمریکا و کانادا انجام گرفته نشانگر آن است که هر یک ساعت تلویزیون دیدن یک کودک، اثرات مخربی بر وی می‌گذارد. در نتیجه این تحقیقات مشخص شده است که عملکرد کودکان به‌دلیل دیدن تلویزیون در منزل کاهش یافته و آنها همچنین بیشتر به خوردن فست‌فود روی می‌آورند. محققان انگلیسی می‌گویند که والدین نباید به کودکان اجازه دیدن هر برنامه‌ای در تلویزیون را بدهند و در عوض باید آنها  را به دیدن برنامه‌های مفید و آموزنده در تلویزیون ترغیب  کنند.در این تحقیق از والدین کودکان مشارکت‌کننده پرسیده شد که کودکان 2 سال و نیمه و 4 سال و نیمه چقدر تلویزیون می‌بینند.

به‌طور میانگین کودکان 2 ساله 9 ساعت در هفته تلویزیون می‌دیدند و نوجوانان 14 ساله نیز زیر 15 ساعت تلویزیون تماشا می‌کردند. این به آن معناست که 11 درصد کودکان 2 ساله و 23 درصد از کودکان 4 ساله بیش از میانگین 2ساعت در روز تلویزیون می‌دیدند.

 پزشکان توصیه کرده‌اند که کودکان نباید بیش از 2 ساعت در روز تلویزیون تماشا کنند.  پس از آنکه این کودکان به سن 10سالگی رسیدند درباره وضعیت تحصیلی آنها در کلاس‌های درس از معلمانشان پرسیده شد و مشخص  شد که بازده تحصیلی آنها نسبت به کودکانی که کمتر تلویزیون تماشا می‌کنند، کاهش یافته است. دیدن تلویزیون در 2 سالگی موجب می‌شود کودکان به هنگام مدرسه رفتن کمتر در فعالیت‌های کلاسی مشارکت داشته باشند و نتوانند در درس ریاضیات نمرات بالایی کسب کنند.

از دیگر مضرات تلویزیون برای کودکان می‌توان به پرخوری و در نتیجه چاقی اشاره کرد. نتایج تحقیقات بیانگر آن است که کودکانی که بیش از اندازه تلویزیون تماشا می‌کنند، بیشتر دچار چاقی می‌شوند. آنها وقتشان را صرف دویدن، بازی‌کردن یا ورزش‌هایی که به آن نیاز دارند، نمی‌کنند و معمولاً همراه با تماشای تلویزیون تنقلات و خوراکی می‌خورند. همچنین تبلیغات مواد غذایی دارای ارزش کم غذایی که در تلویزیون به نمایش در می‌آید مورد توجه کودکان قرار می‌گیرد. در این تبلیغات، تقریباً هیچ وقت درباره مواد مفید و مغذی برای تغذیه کودکان سخنی به میان نمی‌آید. درنتیجه کودک نیز والدین را مجبور می‌کند تا غذاهایی که ارزش غذایی کمتری دارند یا حتی گاه برای سلامتی مضر هستند، بخرند.

از سویی دیگر نتایج تحقیقاتی که اخیرا انجام گرفته نشانگر آن است که تلویزیون تاثیر نامطلوبی بر خواب کودکان می‌گذارد. بنا بر این تحقیقات به‌نظر می‌رسد نوزادان و کودکان نوپایی که بیشتر وقتشان را جلوی تلویزیون می‌گذرانند بیشتر از بقیه کودکان دچار کمبود خواب می‌شوند. در نتیجه والدینی که با برنامه خواب کودکان و نوزادان خود مشکل دارند، باید از میزان تماشای تلویزیون و ساعاتی که کودکانشان صرف این امر می‌کنند کاهش دهند. خواب برای کودک همانند تغذیه، لازم و ضروری است. بسیاری از کودکان برای به خواب رفتن مشکل دارند و به موقع نمی‌خوابند.  در کودکان معمولا بی‌خوابی اوایل شب اتفاق می‌افتد و به‌اصطلاح به آن بی‌خوابی شبانه گفته می‌شود.

17راهکار برای مشکلات نوجوانان

1- شناخت شخصیت نوجوان:

ما والدین با شناخت ویژگی‌های دوره نوجوانی بسیاری از رفتارهای ناخوشایند آنان را غیرطبیعی نپنداریم که موجب بروز عکس‌العمل در ما شود و به تیرگی روابط با نوجوان نیانجامد.

2- استفاده از روش تغافل (نادیده گرفتن):

از موثرترین روش‌های تربیتی در این دوره «روش تغافل» است. یعنی مسائل و مشکلات نوجوان را بزرگ نشان ندهیم که در او ایجاد وحشت نماید و یا او را به لحاظ رفتارهایش دائم باز خواست ننمائیم بلکه نوجوان بایستی همواره در حالت خوف و رجاء باشد.

3- ایفای نقش راهنمایی، بجای دستوری:

در برخورد با مسائل نوجوان بهتر است از خودش کمک بگیریم یعنی این واقعیت را بداند که نخستین مسئول حلّ مشکل او، خودش است و برای حل آن باید اقدام نماید و ما والدین فقط وظیفه ی راهنمایی او را داریم که از عواقب تصمیم خودش مطلع شود.

4- آموزش:

مهمترین دلیل ترس و اضطراب از هر موضوعی جهل و ناآگاهی نسبت به آن موضوع می‌باشد که ضروری است برای کاهش ترس و اضطراب‌های نوجوانی آموزش‌های لازم در مورد بلوغ، دوست‌یابی، حل مساله، گذراندن اوقات فراغت، برنامه‌ریزی درسی و مواردی از این قبیل به نوجوان آموزش داده شود.

5- برقراری رابطه دوستانه و عاقلانه:

ما والدین با مراقبت دوستانه و عاقلانه خود احساس ایمنی و اطمینان را در وجود نوجوان ایجاد می‌کنیم.

6- اعتماد سازی:

باید بیاموزیم که چگونه حس اعتماد نوجوان را نسبت به خودمان جلب و جذب کنیم، چنانچه اعتماد میان نوجوان و والدین کمرنگ شود او برای حل مسائل خود به دیگران مراجعه می‌کند.

7- ارتباط کلامی مقدمه ارتباط عاطفی:

ما والدین با تنظیم ساعات کار خود و بسترسازی مناسب در منزل بایستی فرصت کافی برای «ارتباط‌های کلامی» با اعضای خانواده به ویژه نوجوان را فراهم آوریم چرا که ارتباط کلامی خود مقدمه «ارتباط عاطفی» است که نوجوان سخت به آن نیازمند است.

8- تاکید بر محبت و پرهیز از خشونت:

ارتباط با نوجوان اگر بر اساس عشق و علاقه و صمیمیت استوار باشد اعتماد به نفس را در او تامین و تضمین می‌نماید و اگر بافشار و خشونت همراه باشد ممکن است موجب اختلال عصبی و دشواری‌های روانی در او شود.

9- الگوهای رفتاری والدین:

نوجوان علاقمند است که والدین دارای شخصیتی مستحکم و با ثبات و پایدار باشند چون به اتکاء شخصیت و همانند سازی آنان نیازمند است و توجه والدین به الگوهای رفتاری خود مورد تاکید است.

10- پرهیز از مناقشات خانوادگی:

خانه بایستی محل آرامش و امن و مستحکمی برای اعضاء خانواده به ویژه نوجوان باشد و مناقشات و جرو بحث‌ها و دعواهای علنی والدین به آن لطمه نزند و بهانه گریز نوجوان از خانواده را فراهم نیاورد.

11- گوش دادن:

با نوجوان صحبت کنیم و به سخنان او با علاقه گوش فرا دهیم و بدانیم که خوب گوش کردن به حرف‌های نوجوان رمز ارتباط موثر با اوست.

12- تکیه بر نقاط قوت:

با مشاهده ی برخی ضعف‌ها، نوجوان را تحقیر و سرزنش و یا با دیگران مقایسه‌اش نکنیم بلکه بیشتر سعی نمائیم برای از بین بردن ضعف‌هایش  قوتش را تجلی بخشیم.

13- انتظار به اندازه:

با کسب شناخت همه جانبه از نوجوان به اندازه ی توان و ظرفیت وجودیش از وی انتظار داشته باشیم.

14- اجازه خطا کردن به‌ نوجوان بدهیم:

نوجوان بایستی بیاموزد که از مشکلات گریزان نباشد بلکه برای حل مشکلاتش به دنبال کشف راه حل باشد و این زمانی است که اجازه خطا کردن را به او بدهیم تا از خطا کردن احساس گناه نکند و بتواند فرصت یافتن راه حل را بیابد.

15- مشورت با نوجوان:

نوجوان در اندیشه ی مستقل شدن است بنابراین نبایستی عقاید خود را بر او تحمیل کنیم بلکه بایستی او را  تحمل کرد و با مشورت گرفتن از او در امور خانه در کسب استقلال یاریش کنیم.

16- فعال بودن نقش پدر در تربیت نوجوان:

همان‌گونه که «مادر» نخستین گذرگاه کودک و نوجوان به زندگی اجتماعی است آنچه که بسیار مورد نیاز یک نوجوان است وجود «پدری» است که خانواه بتواند بر او تکیه کند. «پدری» که گرم، مهربان و پرشور باشد.

17- پذیرش بدون قید و شرط نوجوان:

نوجوان را همانطور که نشان می‌‌دهد بپذیریم نه ‌آن‌طور که در رویا و تخیل خود تصور می‌کنیم و بدانیم اگر نوجوان در خانواده مورد احترام قرار گیرد، یاد می‌گیرد خودش را آن‌طور که هست بپذیرد.